بازگشت بعد از ده ماه دوری
سلام به همه دوستان قدیمی و کوچولوهای نازنین که هنوز مارو فراموش نکردن و گاه گداری میان و این دفترچه خاطرات زندگی ایلیا کوچولو رو که مامان و باباش براش مینویسن ورقی میزنن . مدت طولانی میگذره از پست آخرمون و حالا اومدیم تا دوباره این دفترچه مجازی رو برای کوچولوی نازنینمون بنویسیم و با شما به اشتراک بذاریم ... اما دلنوشته مامان برای پسر کوچولوش که توش علت این سکوت طولانی رو هم توضیح میدم سلام خوشگل مامان و بابا ده ماه میگذره از پست نذاشتن ما ...ده ماه سخت برای من و بابا ...نمیدونم از کجا شروع کنم. گاهی حرف زده راحت تر از نوشتن میشه و گاهی برعکسه اما حرف من برای تو نه نوشتنی و نه گفتنیه ، توی این مدت خیلی کلنجا...
نویسنده :
باباو مامان ایلیا
18:30